که به قول شاعر گر شب درویش در طلب نان میگذرد روز و شب منعم در فکر سود و زیان است

یا پیش از ما دگران یوده اند در طلب جاه نیاسوده اند.چرا اینارو گفتم

اخه واله خداوکیلی همش 60  70 سال تو این دنیا میخایم نفس بکشیم نمیدونیم چیکارش

بکنیم.؟؟؟؟درس بخونیم لیسانس بگیریم یا فوق بخونیم. وام بگیریم مسکن مهر ثبت نام کنیم یا وام

خودرو بگیریم یا مثل بعضیا سایت هک کنیم یا بلا نسبت به این و اون فحش بدیم تو دعواهای خیابانی

یا خانوادگی  تا خودمون رو به این و اون ثابت کنیم یا تاتو کنیم یا ازدواج.عروس دار بشیم دوماد دار

یشیم.نوه درا بشیم. یا شکممون رو اب کنیم یا مهاجرت کنیم فراری بشیم. دماغمون رو عمل کنیم یا

لبامون رو پروتز کنیم.زیر ابرو برداریم فشن کنیم .روز 13 بدر تو صف دستشوی گیر کنیم یا تو روزای

دیگه تو صف شیر یارنه ای یا تو صف نون.یا سبد کالا.

اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

کی میره

این همه راه و کلی نگفته های دیگه واسه 60 70 سال ناقابل .واقعا من که گیج شدم.تازه تا

20سالگی که نفهمیدیم چی شد.لیلی زن بود یا زن یا زن یا بازم زن یا مرد دختر یا مرد.از 40 به بعد

هم که مریضی و اینا میان سراغمون.میمونه 20 تا 40 ما پسرا دو سال سریازی .دانشگاه و اینا

استرس امنحان  .. تا بجنبیم 30 شدیم.از 30 به بعدم میخایم واسه اینده خودمون و زنمون و اینده مون

تلاش کنیم.واقعا خنده دار هستا .اخرشم ناگهان بانگ بر امد خواجه مرد.ای بابا  فک کنم حضرت نوح

بود900 سال عمر کرد که از افتاب اومد تو سایه .موقع مرگش فرشته ها پرسیدند تو که این همه عمر

کردی چرا یه سایه بون  به اندازه کل بدنت درست نکری (.اخه وقتی میخابیدیا پاهاش  یا سرش از

سایه بون میزد بیرون.).خودتون بهتر میدونید.چی گفت .گفت که اگه میدونستم عمر این قدر کوتاه

هست  همینم درست نمیکردم.فرشت هها بهش گفتند به قول خودمون.نوح کجای کاری که یه دورانی

میاد که مردمونش 60 70 سال بیشتر عمر نمیکنن.خونه های از سنگ و اجر درست میکنند که نگو 

...هیچی  دیگه  بیچاره این حرفو شنید جان تسلیم کرد.بعد ماها دلمون به وام مسکن خوشه.چه

روزگاری شده